در هر رابطهای، باید بتوجه کنیم که آیا اطرافیانمان خوب هستند یا سمی. یک خانواده درمانگر به نام مینوچین میگوید زمانی خانواده سالم است که بتواند از پس مشکلات بربیاد و این مسئله بستگی به این دارد که آیا مرزهای مناسب درون خانواده ایجاد شده است یا خیر. وقتی شکاف بین والدین و فرزندان خیلی کم یا خیلی زیاد باشد، این نوع خانواده برای همه اعضای آن میتواند خطرناک شود.
در ادامه با انواع خانوادههای سمی آشنا شوید.
1. والدین مسئولند اما به صورت تیم با یکدیگر همکاری نمیکنند. در موارد شدید، یکی از والدین به شدت سختگیر است در حالی که والد دیگر خیلی سهلگیر است. در این موارد، وقتی درمورد روش والدگری بین والدین تنش پیش میآید، کودکان یا تصمیم میگیرند که محدودیتها را دائماً تست کنند یا کنارهگیری میکنند. همچنین آنها با اجازه گرفتن از والد سهلگیر، راه گریز سیستم فرزندپروری والدین را پیدا میکنند.
2. یکی از والدین، غایب است و والد دیگر به کودک وابسته میشود. اصولاً این نوع خانواده در مواردی پیش میآید که والدین، تعامل خیلی کمی با یکدیگر دارند و تقریباً جدا از هم زندگی میکنند. به عنوان مثال، یکی از والدین کنترل فرزندان را به دست میگیرد در حالی که والد دیگر مشغول کار است. سپس، یکی از والدین به کودک وابسته میشود و درد دلها و رازهایش را با فرزندش در میان میگذارد و بنابراین باعث میشود والد دیگر را از کودک دور کند. در یک سناریوی بدتر، والدی که از رابطه بیرون انداخته میشود ممکن است خیانت کند یا به اعتیاد روی بیاورد.
3. یکی از والدین، مسئول است در حالی که دیگری قربانی میشود. این نوع خانواده زمانی اتفاق میافتد که یکی از والدین به عنوان یک مستبد مسئول باشد در حالی که والد دیگر به عنوان قربانی به فرزندان میپیوندد. کودکان، والد ضعیفشان را به عنوان همسنشان و والد مسئول را به عنوان آزارگر و زورگو میبینند که والد قربانی از فرزندان توقع دارد که به والد مسئول حمله کنند. در نتیجه، یکی از والدین احساس ناامیدی و تنهایی میکند و والد دیگر احساس آسیبدیدگی و مورد سوء استفاده شدن دارد در حالی که بچهها این وسط گرفتارند.
4. کودک کنترل را به دست گرفته و والدین، قربانی هستند. وقتی کودکان قدرت دستکاری والدین را پیدا کنند، سلسله مراتب خانواده کلاً به هم میریزد بعضی اوقات این مسئله زمانی پیش میآید که والدین از یک بیماری یا اعتیاد رنج ببرند و نتوانند کنترل را به دست بگیرند. در نتیجه کودکی که کنترل را به دست دارد خودش را محق میداند که هر کاری که دوست دارد انجام دهد.
5. والدین در مقابل فرزندان. دعوا بین والدین و کودکان، غیر طبیعی نیست اما اگر این مشاجره ها دائمی باشد، سالم نیست. دلایل این مسئله میتواند شکاف بین نسلی باشد. والدین انتظار دارند فرزندشان همانطوری رفتار کند که وقتی آنها در سن او بودند رفتار میکردند و فرزندشان هم انتظار دارد والدین بیشتر او را درک کنند. این تنشها و تعامل نامناسب میان والدین و فرزندان در نهایت، بین آنها فاصله زیادی میاندازد.
6. یکی از اعضای خانواده، جدا بیفتد. در نگاه اول، این خانواده ممکن است متحد به نظر برسد اما اغلب، یکی از اعضای خانواده از دیگران جدا افتاده است. این مسئله میتواند باعث شود عضو جدا افتاده حس کند مثل جوجه اردک زشت است و با بقیه متفاوت است و توجهی که لازم است را از خانواده دریافت نکند. در نهایت، هم باعث میشود فرد جدا افتاده ارتباطش را با خانواده کلاً قطع کند.
نویسنده: خانم مینا معین اسلام، روانشناس کودک و بازی درمانگر
جهت تعیین وقت میتوانید با ما تماس بگیرید:
021-22632356
021-22632357
آدرس:
تهران-خیابان شریعتی - پایین تر از صدر
خیابان خاقانی- جنب بیمارستان جواهری
پلاک 50 واحد 1
1 دیدگاه
سلام
من در زمینه تولید محتوی ، بازاریابی و تبلیغات اینترنتی فعالیت می کنم
یادتون باشه که یکی از عوامل مهمی که باعث میشه مطالب سایتتون زیاد بازدید بشه عنوان مطالبتونه
اگه عنوان مطالبتون خوب و جذاب باشه قطعا روی لینک سایتتون بیشتر کلیک میکنن و درنتیجه اعتبار بیشتری پیش گوگل پیدا می کنین و طبعا گوگل هم شما رو به خیلیای دیگه معرفی میکنه
ولی فکر کردن در مورد ساختن یه عنوان خوب و موثر وقت زیادی رو از آدم میگیره و کار خیلی ساده ای نیست
اما یه کتاب هست که فکر میکنم خیلی بدردتون بخوره توصیه میکنم حتما یه نگاهی بهش بندازین اینم لینکشه :
https://co10.ir/blog/website/title.html/
حتما یه نگاهی بهش بندازید ضرر نمیکنین