همه والدین گاهی اوقات در فرزندپروری اشتباه میکنند. وقتی هم که به سن بزرگسالی میرسیم، بینقص نیستیم و همیشه متوجه نیستیم که رفتارمان از بیرون چگونه به نظر میرسد و اعمال ما چگونه بر نسلهای آینده تأثیر میگذارد. اما بعضی از روشهای فرزندپروری واقعاً به فرزندان آسیب میرسانند.
در ادامه اشتباهات معمول و آسیبپذیر برخی والدین آمده است.
1. تنبیه کودک جلوی دیگران: گاهی اوقات، مادرها و پدرها عصبانی میشوند، داد میزنند و حتی فرزندشان را جلوی چشم دیگران تنبیه میکنند. در چنین لحظاتی، آنها به دیگران فکر نمیکنند اما کودکان در حقیقت به نظر افراد دیگری که در اطراف هستند توجه میکنند. احساس شرم دادن به کودک در جلوی چشم دیگران، اعتمادبهنفس او را تضعیف میکند. این کار باعث شرمزده شدن کودک میشود و برای او خلاص شدن از این احساس بسیار دشوار است.
2. تأثیرات گذشته: اتفاقاتی که در کودکی ما رخدادهاند، تأثیر بسیار زیادی در نوع والد بودن ما دارند. اما این بدین معنی نیست که ما محکوم به تکرار اشتباهات مادران و پدرانمان هستیم. مهم این است که از اشتباهات آنها درس بگیریم و سعی کنیم نسلهای آینده را از این هیجانات منفی محافظت کنیم. برای مثال، در حال حاضر ما میدانیم که تنبیه بدنی کودک، تنها پیامدهای منفی دارد. اما بسیاری از والدین مدرن هنوز این تنبیهها را تکرار میکنند و سعی میکنند این رفتار را بدین شکل توجیه کنند که والدینشان نیز آنها را در کودکی کتک میزدند. کاری که لازم است انجام دهیم شکستن چرخههای رفتارهای آسیبزننده فرزندپروری است.
3. محدود کردن بیشازاندازه خود: اگر فرزندانمان را در آغوش نگیریم و به آنها نگوییم چقدر دوستشان داریم، ممکن است آنها از خانواده ازنظر هیجانی فاصله بگیرند. وقتی به احساسات و نظرات آنها توجه نکنیم آنها نیز همین رفتار را با دیگران انجام میدهند. برای آنها صمیمی شدن با دیگران سخت میشود و نمیتوانند به دیگران اعتماد کنند، با دیگران دوست شوند یا خانواده تشکیل دهند.
4. عادتهای بد: والدین برای فرزندان، الگو هستند. ارتباط قویای میان عادتهای مادران و اضافهوزن در فرزندانشان وجود دارد. زنانی که سعی میکنند سبک زندگی سالم داشته باشند، خطر چاقی در فرزندانشان، 75 درصد کمتر است. پژوهشگران ادعا میکنند که عادتهای خوب در والدین ازجمله داشتن رژیم غذایی سالم، ورزش منظم، سیگار نکشیدن و غیره تأثیر مثبتی بر کودکان آنها دارد. همچنین، در خردسالانی که پدرهایشان با آنها زمان زیادی را به بازی میگذرانند خطر ابتلا به چاقی 30 درصد کمتر است.
5. جبران بیشازاندازه: عصبانیت از مادران و پدرانمان میتواند باعث بیزاری کامل نسبت به روشهای فرزند پروری آنها و حتی روشهای درستشان شود. درنتیجه، وقتی خانواده خودمان را تشکیل میدهیم، ممکن است بهشدت سعی کنیم روشهای متفاوتی از والدینمان داشته باشیم. برای مثال، اگر والدینمان بهشدت مستبد بودهاند ممکن است آزادی بیشازاندازهای به فرزندمان بدهیم. این جبران بیشازاندازه، نمیتواند برای کودکان نتیجه مثبتی داشته باشد و ممکن است آنها احساس کنند که رهاشدهاند.
6. سهلگیری یا محافظت بیشازاندازه: در بسیاری از اوقات، والدین فکر میکنند که فرزندانشان منحصربهفرد و خاص هستند و سعی میکنند بهترین تلاششان را برای آنها انجام دهند. اما برای بقیه افراد، فرزندان این والدین، تنها کودک هستند و وقتی والدین سهلگیر باشند، ممکن است این کودکان یاد بگیرند که خودخواه باشند و بهصورت غیرواقعی حقبهجانب شوند و دیگران نتوانند با آنها تعامل داشته باشند. کودکانی که والدین بیشازحد محافظتکننده دارند وقتی در بیرون از خانه با ناکامی روبرو میشوند، هیچ ایدهای برای چگونگی مقابله با آنها ندارند. همچنین آنها ممکن است بهراحتی بترسند و از به عهده گرفتن مسئولیت و یا بیرون آمدن از حاشیه امنشان مثل ملاقات با فردی جدید یا شروع یک کار تازه فرار کنند.
7. تخریب اعتماد: لازم است والدین قوانین مشخصی در مورد رفتار مطلوب فرزندانشان تعیین کنند اما درعینحال، کودکان باید بتوانند به والدین و بستگانشان اعتماد کنند. وقتی والدین کنترل خود را از دست بدهند و یا فرزندشان را بترسانند، فرزند آنها (بهخصوص اگر نوجوان باشد) بهراحتی اعتماد خود به والدینش را از دست میدهد. این مسئله میتواند به ارتباط عاطفی خانواده با فرزند آسیب برساند و کودک احساس کند که از او محافظت نمیشود. وقتی خانواده، جزیره امنی برای کودک باشد، کودک رشد بهتری دارد و در بزرگسالی سلامت روانی بیشتری خواهد داشت و میتواند جهان بیرون از خانواده را کشف کند.
8. رفتار پرخاشگرانه: کودکان با مشاهده والدین خود یاد میگیرند که چگونه مشکلات خود را حل کنند. گاهی اوقات، وقتی کودکان دردسر درست میکنند، والدین با آنها با بیاحترامی رفتار میکنند یا هیجانات منفی نسبت به آنها نشان میدهند که این مسئله باعث میشود فرزند آنها در بزرگسالی در مدیریت خشم با مشکلات مواجه شود.
9. فرار از مشکلات: یکی از بهترین راهها برای پایان دادن به مشکلات، فاصله گرفتن از آنها و فراموش کردنشان است اما این بدین معنی نیست که مشکلات بهخودیخود حل میشوند. بعد از یک دعوای جدی میان والدین و کودکان، لازم است والدین تلاش کنند تا موقعیت را ترمیم کنند و اعتماد را به فرزندشان برگردانند. برای این کار، لازم است آرام باشید و به فرزندتان احترام بگذارید. هنگام شروع، به حرفهای او گوش بدهید تا نشان دهید که به چگونگی احساس و دیدگاه او نسبت به مسئله علاقهمندید. سپس در مورد احساس خود و اینکه چرا عصبانی شدید توضیح بدهید و عذرخواهی کنید. این راهی است برای اینکه نشان دهید دشمن فرزندتان نیستید و او میتواند دوباره به شما اعتماد کند.
نویسنده: خانم مینا معین اسلام، روانشناس بالینی کودک و نوجوان و بازی درمانگر
جهت تعیین وقت میتوانید با ما تماس بگیرید:
021-22632356
021-22632357
آدرس:
تهران-خیابان شریعتی - پایین تر از صدر
خیابان خاقانی- جنب بیمارستان جواهری
پلاک 50 واحد 1