با بزرگتر شدن کودکان، احساسات آنها نیز پیچیدهتر میشود و در دوره نوجوانی مشکلات دوران بلوغ ، مشکلات با دوستان و کودکانی که سعی دارند بزرگسال باشند نیز به مسائل والدین اضافه میشوند به طوری که گاهی والدین آرزو میکنند کاش فرزندانشان در همان دوره خردسالی میماندند اما لازم است که والدین خودشان را با شرایط فرزندان تطبیق دهند و به آنها کمک کنند که احساسات خود را مدیریت کنند.
یکی از قطعیتهای فرزندپروری این است که فرزندان شما احساسات مختلفی را تجربه میکنند و به طور مرتب با شرایطی که دوست ندارند روبرو میشوند. برای کمک به فرزند خود در رشد عاطفی، ضروری است به آنها در شناخت احساسات و نحوه مناسب بروز آنها کمک کنید. یاد دادن این مهارتها به فرزند شما کمک میکند تا با دیگران بهتر ارتباط برقرار کند، رفتار خود را مدیریت کند و با انواع موقعیتها سازگار شود.
این مهارتها همچنین به رابطه شما با فرزندتان کمک میکند چون فرزندتان یاد میگیرد به جای عمل به احساسات، درمورد آنها حرف بزند. به عنوان والدین، نمیتوانیم فرزندان خود را از فراز و نشیبهای زندگی جدا کنیم. کاری که می توانیم انجام دهیم این است که به آنها بیاموزیم از تجربیات خود به شکلی یاد بگیرند که شخصیت فردی آنها رشد کند و همچنین باعث حفظ و تقویت روابط در زندگی آنها شود. در این زمینه، والدین چه کارهایی میتوانند انجام دهند؟
1. احساسات فرزندتان را نامگذاری کنید. برای خردسالان میتوانید از نامهای ساده مثل عصبانی، غمگین و خوشحال استفاده کنید. با بزرگتر شدن کودک، این اسامی خاصتر و پیچیدهتر میشوند مثل ناامید، ناکام یا مضطرب. شناخت و نامگذاری احساسات برای یادگیری سازگاری با آنها ضروری است.
2. محرک را پیدا کنید. وقتی فرزندتان احساسی را تجربه کرد به او کمک کنید که برگردند و تشخیص بدهند که چه چیزی باعث این احساس در آنها شده است. برای مثال ممکن است به خاطر اینکه به خواستهی کودک، نه گفتهاید، عصبانی شده باشد.
3. به کودک حق صحبت کردن درمورد احساسش را بدهید. فرزندتان را آگاه کنید که همه گاهی اوقات این احساسات را تجربه میکنند و برای ابراز آن، روشهای درست و غلط وجود دارد. فرزندتان باید بداند که میتواند نحوه ابراز احساسش را مدیریت کند و باید یاد بگیرد که فارغ از موقعیت، خودش مسئول کلمات و واکنشهایش است.
4. مهارتهای سازگاری را به کودک یاد بدهید. کودک باید یاد بگیرد که گاهی اوقات، برای سازگاری با مشکل، لازم است از موقعیت خارج شود یا قبل از اینکه کاری را انجام دهد فکر کند. برای مثال، به خردسال یاد بدهید قبل از اینکه کاری را انجام بدهد تا ده بشمرد.
5. سعی نکنید همه چیز را اصلاح کنید. لازم است به فرزندتان یاد بدهید که حل مسئله کند نه اینکه صورت مسئله را پاک کند. زیرا با بزرگتر شدن کودک، توانایی شما در دستکاری دنیای اطراف کودک و جدا کردن او از بحران، کم و کمتر میشود. فرزندپروری خوب به معنی آموزش به کودک برای مدیریت موقعیتها همراه با پختگی عاطفی وعزت نفس است.
6. حمایت عاطفی کنید. همهی کودکان، به آغوش خوب و به آگاهی از اینکه ما احساسات آنها را درک میکنیم نیاز دارند. وقتی فرزندتان درگیر یک مسئله است، معیارهای رفتاریتان را حفظ کنید اما در عین حال برای کمک، از نظر عاطفی، فرزندتان را حمایت کنید. برای مثال، وقتی میبینید فرزندتان در واکنش به موقعیتهای سخت احساسات خود را به طور مناسبی مدیریت میکند و پخته رفتار میکند، به او بگویید که چقدر به او بخاطر واکنشش به شرایط دشوار، افتخار میکنید.
نویسنده: خانم مینا معین اسلام، روانشناس کودک و بازی درمانگر
جهت تعیین وقت میتوانید با ما تماس بگیرید:
021-22632356
021-22632357
آدرس:
تهران-خیابان شریعتی - پایین تر از صدر
خیابان خاقانی- جنب بیمارستان جواهری
پلاک 50 واحد 1